نیکوستبدانیمکه نـوروز در دورانهـای باستانبههنگامآغاز فصـلگـرمـایعـنی تـابسـتان بـرگـزار مـیشـد زیــرا ایرانیان آن زمان اول سال را تابستان میدانستند و چهار فصل راهم نمیشناختند بلکه سال را به دو نیمه تقسیم میکردند که نیمهاولشبا«نوروز»ونیمه دیگرشبا «مهرگان» که سرآغاز فصل سرما یا زمستان بود آغاز میشد.
شهریار نگاهی / مغانه- نیکوستبدانیمکه نـوروز در دورانهـای باستانبههنگامآغاز فصـلگـرمـایعـنی تـابسـتان بـرگـزار مـیشـد زیــرا ایرانیان آن زمان اول سال را تابستان میدانستند و چهار فصل راهم نمیشناختند بلکه سال را به دو نیمه تقسیم میکردند که نیمهاولشبا«نوروز»ونیمه دیگرشبا «مهرگان» که سرآغاز فصل سرما یا زمستان بود آغاز میشد. بعدها نوروز به اول بهار منتقل گشت ولی بازهم ثابت نماند. زیرا وقتی سال۳۶۵ روزه را به ۱۲ ماه۳۰ روزه تقسیممیکردند، پنجروز و اندی اضافه میآمدکه این پنج روز را «پنجه دزدیده»یا «خمسهمسترقه»میخواندند.بنابراین براثر جمعشدن حدود۶ساعت مازاد طول واقعی سال شمسی ، هر چهار سال یک روز، نوروز از اول بهار جلوتر میرفت و این امر موجب میگردید که در هر چهل سال ده روز ودر هر۱۲۰سالیک ماه نوروز به تابستان نزدیک شود و در نتیجه ماهیت پیک بهار بودن خویش را از دست بدهد و حتی گاهی به زمستان هم بیفتد.
درسال۴۷۶هجریقمریسلطانجلال الدینملکشاه سلجوقیدر دومین سال سلطنت خـویش در صـدد حـل ایـن مسـألـه برآمد و جمعی از منجمان را برای یافتن راه چارهفراخواندکهیکیازآنانحکیمعمـر خیام، عالم فلکی و ریاضیدان برجسته زمان بود. علمای مذکور تصمیم گرفتند هر چهار سال یـک روز دیـگر بـرپنجه دزدیده اضافه کنندتاجلوی جابجائی نـوروز را بگیرندوبدین ترتیب تقویم جلالی بوجود آمد. سپسگروهیازدانشمندان بـهسرپرستی خواجهرشیدالدینفضلاللههمدانی در رصدخانه مراغه درصد اصلاح آن برآمدند. بدین صورت که روزهای اضافی جمع شده در آخر سال را بر روی ۶ ماهه نیمه نخستین سال سرشکن و آنها را ۳۱ روزه کردند و ساعات اضافه مانده را هر چهارسال یک بار بر ماه ۲۹روزه اسفند افزودند و کبیسه نامیدند. چنین بود که نوروز برای همیشه در اول بهار تثبیت شد.
انتخاب آغازفصلاعتدال برای برگزاری جشن نوروز جلوهای از ذوق لطیف ودرک عمیق اجداد ماست. آدابـی نظیـر چـهارشنبه سوری و پرداختن به پاکیزگی تن و محیط زندگی، اهمیتدادن بهآب روان که عنصری مقدسشمرده میشود،چیدن «هفت سین» که در اصل هفت شین بوده و عبارت بود از (شیر و شمشیر و شهد و شراب و شمع و شاهنامه و شیرینی) به عنوان رسومی همراه مراسم نوروزی بوده است. پس ازظهور اسلامحضور قرآن بر سر سفره هفت سین وخوانـده شـدن آن در لحظـات متـصل بهتحویل سال، قـرائت دعـای تحویل (یا مقـلـبالقـلوب…) رفتـن بـه زیارت اهل قبور وصـله ارحـام بـرصفای این جشن باستانی افزود.
ایرانیان قدیم معتقد بـودند سرنوشت انسان در دست هفت سیـاره است و بدین دلیل نیز عدد هفت را مقدس میدانستند. در زمان هخامنشیان روی هفت ستون هفت نوع گیاه میکاشتند و هر گیاهی که بهتر رشد میکرد، برای کاشتن در سال نو در نظر گرفته میشد. رسم سبز کردن سبزه هم از همین جا مانده است و هر کدام از سینهای موجود در سر سفره معنائی دارند. سیب نشانه سلامت و شادابی ، سمنو نشانه صبر و تحمل ، سنجد نشانه آرامش ، سرکه نشانه گریز از ترشروئی ، سیر نشانه دوری از بیماریها و سکه نشانه رونق کار است.