قصه وقصه گویی پیشینه ای دراز دارد از زمانی که انسان، خانواده وجامعه را تشکیل داد قصه ها گرمابخش محفل ها شد وبرای حفظ تجربه ها وانتقال آنها به نسل های بعدی قصه شکل گرفت .
ممکن است عده بیشتری از شما وقتی سخنی از قصه وقصه گویی به میان می آید به دوران کودکی خویش برمی گردید وچند ورقی از کتاب زندگی آن دوران را مرور می کنید آری سخن از قصه گویی است .آیا قصه گفتن برای شما کار سختی است؟کنار هم چیدن کلمات، ایجاد هیجان یعنی قصه گفتن واین کاربرای بعضی ها کارسختی به نظر می رسد، اما اگر فرزند داشته باشید مجبور هستید برایش قصه تعریف کنید.
آغاز هر قصه ها با عباراتی همچون یکی بود یکی نبود ، روزی روزگاری،و…شروع می شود ودر پایان قصه هم عباراتی همچون قصه ما به سر رسید کلاغه به خونش نرسید ،واین بودقصه ما و… قصه های چوپان دروغگو،کلاغ وروباه،دخترک کبریت فروش،جوجه اردک زشت ، لاک پشت ودومرغابی ،قصه های هزارویک وشب و…. که بعد ها به صورت کارتون از تلویزیون پخش شد.
قصه گفتن برای فرزندان تاثیرات فراوانی بر رشد فکری وذهنی دارد .قصه به کودکان کمک می کند تا ارتباط هارا درک کند وبامحیط پیرامون خود آشنا شوندبه قول بزرگترها قصه ها زندگی را تغییر نمی دهند بلکه ذهنیت را تغییر می دهند، هرگاه ذهنیت عوض شد زندگانی نیز تغییر می کند.
قصه وقصه گویی پیشینه ای دراز دارد از زمانی که انسان، خانواده وجامعه را تشکیل داد قصه ها گرمابخش محفل ها شد وبرای حفظ تجربه ها وانتقال آنها به نسل های بعدی قصه شکل گرفت .وبه طور کلی انتقال پیام مورد نظر گوینده به دیگران انجام می گیرد.
خانواده ها نقش بسزایی درعلاقه مند کردن کودکان به مطالعه دارند ویکی از این راه ها قصه گویی برای فرزندان شان می باشد، چرا که کودکان از افراد جذاب، که صدای شیوایی هم داشته باشند خوششان می آید این مورد را بنده عیناَ وجالب اینکه فرزندم نیز همان قصه را بالحن کودکانه اش برای عروسکهایش تکرار می نماید.
قصه گویی قدیمی ترین روش آموزش تاریخ ،سنت ها ،ادبیات ،مذهب،آداب ورسوم و…..که از نسلهای قدیم برنسل جدید انتقال مییابد وهنوز نیز به عنوان یک ابزار انتقال پیام به قوت خویش باقی است وبا وجود رشد وپیشرفت تکنولوژی وبه وجود آمدن ابزارهای متعدد در جامعه از جایگاه آن کاسته نشده واثر بخشی خود را حفظ نموده است. وخوشبختانه با وجود ابزارهای مناسب جدید، کودکان بیشتر از همه تمایل به شنیدن قصه وقصه گویی قدیمی هستند.
وقتی کودکان از طریق تلویزیون یا فیلم داستان را می بینند تخیل کودکانه به کار برده نمی شود زیرا شکل وصدا از قبل برایشان مشخص شده اما هنگامی که گفته می شود آنها در قلعه ای زیبا زندگی می کردند هرکودک ذهنیات متفاوتی درخیال خود از قلعه خواهد داشت. ویا بامثالی دیگر روشن می کنیم وقتی در قصه نقش یک قهرمان را بازگو می کنیم شخص شنونده ویا کودک خود را نقش قهرمان تصور می کند وجالب اینکه پابه پای وی به دنبال ماجراها واتفاقات قصه می رود اما در تلویزیون برعکس آن است وخیلی به ندرت اتفاق می افتد که موفقیت آمیز باشد.
پس قصه گویی را ساده مپنداریم وبا توجه به تاثیراتی که قصه وقصه گویی در روان وحتی شخصیت کودکان ایجاد می کند کودکان خود را با قصه گویی آشنا سازیم تا به پرورش فکری آنها بیفزاییم.
درنتیجه با خواندن قصه نه تنها به دنیای درون کودکانتان راه پیدا می کنید بلکه می توانید دنیای رنگارنگ وخیال آمیز برایشان بسازید دنیایی که آزادانه می توانند پرواز کنند وبه هر کجای دنیا سفر کنند.
*افشین خاک نژاد