- پایگاه خبری تحلیلی مغانه آنلاین - https://moghanehonline.ir -

خطر اعتیاد را باور کنیم- صادق سروری *

ایشان گفتند: همه ما ایمان داریم که میت نمی تواند به انسان آسیب برساند اما در عین حال بیشتر ما از حضور تنها با یک جنازه واهمه داریم این همان ایمان داشتن به یک موضوعی است ، اما یک غسال در یک شب ده تا جنازه تحویل می گیرد ، چند تا از آنها را شسته و وقتی خسته می شود یکی از جنازه ها را زیر سرش می گذارد و می خوابد و صبح بیدار می شود بقیه جنازه ها را می شوید بدون آنکه از جنازه ها بترسد و این همانا باور است به حقیقت آن موضوع.

حال به نظر می رسد که جامعه ، درست است که اعتیاد را بد می داند و به مضرات آن ایمان دارد اما جدی نمی گیرد و بیشتر دوست دارد که دولت پیشگیری کند و برای خودش مسوولیت قائل نیست اما اگر خطر اعتیاد را باور کند آن وقت است که آحاد جامعه برای خودشان مسوولیت و نقش قایل خواهند شد.

بنابراین بر مسوولان کشوری و نخبگان مردم فرض است که این باور را در آحاد مردم بوجود بیاورند تا آنها به میدان بیایند و نقش خود را در پیشگیری از خطر جدی اعتیاد ، مسوولانه به عهده بگیرند و در حوزه فرهنگی ، تبلیغی برای صیانت از افراد سالم جامعه از شر اعتیاد ، دستگاه های مسوول را یاری کنند و با تشکیل مجموعه هایی از نخبگان ، کارآفرینان ، دانشگاهیان ، معلمان ، روحانیان ، بسیجیان ، خیرین و والدین با از بین بردن زمینه های گرفتاری جوانان به اعتیاد ، به آنها زندگی سالم و حیات بانشاط ببخشند.

تحقیقات و پژوهش های انجام شده نشان می دهند که از بین این مجموعه های یاد شده هیچ کدام نمی تواند نقش والدین را ایفا کنند ، همه یافته های علمی که از طریق تحقیقات متعدد به دست آمده است نشان می دهند که بین اعتقادات دینی والدین ، سطح سواد و آگاهی والدین ، فقر والدین ، مهاجرت والدین ، اختلافات والدین ، سخت گیری های والدین ، سهل گیری های والدین و تربیت سالم یا ناسالم جوان ارتباط مستقیم و معناداری حاکم است یعنی فرزندان والدین معتقد و مومن کمتر منحرف می شوند اما در کنار والدینی که از نظر اعتقادات مذهبی ضعیف هستند زمینه برای انحراف فرزندان بیشتر است و فرزندان والدین کم سواد و بی سواد بیش از از والدین باسواد و روشنفکر در معرض خطر هستند.

فرزندان والدین بیکار و فقیر بیشتر از فرزندان غنی و شاغل گرفتار می شوند. والدینی که از روستاها به حاشیه شهرها مهاجرت می کنند یا از شهرهای کوچک به کلانشهرها مهاجرت می کنند فرزندانشان بیشتر در معرض خطر اعتیاد قرار می گیرند. والدینی که با هم اختلاف دارند و این اختلافات گاهی به طلاق منجر می شود فرزنداشان بیشتر مستعد برای تنهایی و افسردگی و گرایش به مواد مخدر پیدا می کنند.

با توجه به این که فرزند از بین والدین بیش از پدر ، تحت تاثیر مادر است بنابراین نقش مادر در تربیت سالم فرزند نقش بی بدیلی است و برای همین دین اسلام برای یک زن هیچ شرافتی و فضیلتی بالاتر از مادر بودن قایل نیست اگر چه فعالیت های اجتماعی ، سیاسی و فرهنگی برای بانوان به عنوان یک جمعیت فعال جامعه یک ضرورت اجتماعی است اما هیچ کدام به فضیلت نقش مادر بودن نیست.

اگر به جد می خواهیم که جلوی شیوع اعتیاد را در جامعه بگیریم بایستی پیش زمینه ها را علاج کنیم یعنی به جای جنگ در خانه ، در بیرون بجنگیم ، جنگ با اعتیاد به مانند جنگ در خانه است و بسیار سخت و پرهزینه خواهد بود و شاید در بسیاری از موارد نتیجه مطلوب نیز حاصل نشود اما با یک همت و عزم ملی می توان با عوامل و زمینه هایی که می تواند منجر به اعتیاد شود جنگید و آن را از بین برد یا حداقل مهار کرد . آن درمان فقر است ، درمان مهاجرت است ، عمق بخشی به اعتقادات دینی است ، آگاه سازی آحاد مردم است ، احساس مسوولیت در دستگاه های فرهنگی و تبلیغی است ، توجه اساسی به بنیان خانواده است ، آموزش والدین در یک پروسه زمانی از بدو ازدواج تا دوره میانسالی و از همه مهم تر تکریم مادران به خاطر نقش بی بدیلشان در تربیت فرزند است.

یک تحقیقی نشان می دهد پدر و مادری که فرصت رفاقت ، دوستی و همراهی فرزندانشان را ندارند فرزندان آنها بیشتر در معرض تنهایی ، انزاو و تمایل به دوستان ناباب و کنجکاوی و گرایش به استعمال مواد مخدر هستند.

*دبیر شورای مبارزه با مواد مخدر استان اردبیل