امروز: جمعه, ۱۰ فروردین , ۱۴۰۳
زمان انتشار : جولای 1st, 2015 2:40 | کد خبر : 12403 | چاپ این مطلب چاپ این مطلب

تحلیلی بر وضعیت فعلی انتخابات پارلمانی دور دهم -رضا امیرپور*

دور دهم ماراتن انتخاباتی مجلس شورای اسلامی در دو نوبت (دور اول و دور دوم) اسفند ۹۴ و اردیبهشت ۹۵ با ایجاد تغییراتی نسبی نسبت به ادوار گذشته و بر اساس قانون اساسی با افزایش تعداد ۲۰ نماینده از ۲۰ استان کشور و در مجموع با ۳۱۰ نماینده برگزار خواهد شد.

به گزارش مغانه، علیر غم ممنوعیت تبلیغات انتخاباتی ( بر اساس ماده ۵۶ )پیش از موعد مقرر که از پانزده روز مانده به موعد رای گیری باید به صورت علنی شروع شود تقریبا اکثر کاندیداها از هم اکنون و حتی چند ماه پیش تر ابن الوقت تبلیغات خود را به صورت محسوس و نا محسوس با بکار گیری ترفند ها و شیوه های مختلف به اجرا گذاشته اند که این خود نوعی عدم پایبندی به قوانین محسوب میشود.

از حضور خود جوش نامزدهای احتمالی در مراسم ختم و ترحیم و اعیاد گرفته تا ارسال پیامکهای تبریک و تسلیت در رویداهای رسمی سالنامه ها، اعلام کاندیداتوری تحت عناوین حمایت و دعوت اقشار فرهیخته و روشنفکر برای نامزد شدن ، فراخوان و اعلام موجودیت احزاب دسته چندمی و فعالیت آنان در آستانه انتخابات، نصب بنر و مصاحبه با سایتها و نشریه هاو اخیرا هم با موضوعی تحت عنوان (خانه مغان) تماما ابتناء بر تبلیغات زود رس و ورود به عرصه رقابت میباشد.

اما چیزی که در این بین بیش از همه چشمگیر و قابل توجه است میزان مشارکت کاندیداها در عرصه رقابت و البته شیوه اعلام حضور و جلب توجه آنان است که خواه یا نا خواه ذهن هر بیننده و شنونده ای را به خود معطوف میکند از کل تعداد شرکت کنندگان نامزدهای انتخاباتی در سطح استان اردبیل ، تقریبا یک سوم نامزدها مربوط به حوزه انتخابیه شهرستان پارس آباد و بیله سوار میباشد ،که در نوع خود جالب توجه است شهرستانی که بیش از سایر حوزه انتخابیه ها کاندیدا دارد اما با توجه به پتانسیل و ظرفیت بالای این شهرستان به لحاظ استراتژیکی و ژئوپولیتیکی ، متاسفانه محرومترین نیز در بین شهرستانهای استان میباشد تا جایی که فاصله این دو فرایند متناقض (وفور مدعیان متظاهر و انزوای جایگاه واقعی شهرستان )جایگاه این پست کلیدی را رو به ابتذال گرویده است و از دید عوام به امری عادی و اپورتونیسم تبدیل شده است شاید به جرات بتوان گفت یکی از مهمترین علل بروز این شرایط را میتوان در عملکرد کاندیداها و نمایندگان ادوار گذشته جستجو کرد که با دادن شعار های خارج از حد و توان خود و همچنین وعده ها و تعهدات (تبلیغات دروغین ) بی اساسی دانست که جهت پیشبرد اهداف خود آن را به خورد مردم داده اند داشتن پتانسیل و منابع غنی و سرشار از استعداد این منطقه و ناتوانی از بکار گیری (علمی و برنامه ریزی شده) و احتباس آن ، رکود توسعه و افول منطقه نسبت به دیگر حوزه های انتخابیه از دیگر دلایل انزوای این جایگاه خطیر در نزد مردم منطقه میباشد.

از دیدگاه نگارنده گرچه تلاشهای بسیاری اخیرا در منطقه جهت ارتقاء و توسعه جایگاه منطقه با هدف برپایی پتانسیل های در حبس مانده و بلا استفاده توسط افراد و جریانهای فکری و فرهیخته در فضای مجازی و واقعی با احتشاد و دید ابصر در حال چانه زنی و ارائه راهکار و بستر سازی است، اما همچنان بنا به دلایلی که در ذیل عنوان میشود دستیابی به این افق را در دور دستها میپندارد و رسیدن به آن را در مشارکت حداکثری و ایجاد منافع و منابع مشترک و ملابست مابین گروهها و طبقات مختلف مردم ،شرکتها مو سسات دولتی و غیر دولتی ، ngo ها و مهمتر از همه احتراز و اجتناب از طایفه گرایی و تعصبات کورکورانه میداند.

شوربختانه باید اذعان نمایم علی رغم تحرک اجتماع و شهروندان در این زمینه و ایجاد همبستگی میان گروهها و جهش به سمت توسعه و بررسی راهکارهای برون رفت از این وضعیت ، اما همچنان مدعیان عرصه رقابت و مسئولین امر تاکنون تقریبا بدون داشتن هیچ گونه پاسخ قانع کننده و برنامه ای مستدل و معین، مصرانه با اتکا به شیوه های مشتت و سنتی سعی در ابتیاع آراء واندیشه های مردم و دست یابی به قدرت و محبوبیت قدم بر میدارند. و تنها در ظاهر است که خود را موجه جلوه میکنند و شعار میدهند.به کرات مشاهده و اثبات گردیده که در حوادث و همیاری ها ، مشارکت های عمومی و رویدادهای حادث شده ،اقدامات فرهنگی و هنری و حتی علمی اقشار عادی و بی مدعا به مراتب رایج تر و منسجم تر از مدعیان و متظاهران ثروتمند و قدرت طلب پا پیش گذاشته اند و مشارکت داشته اند.

هر چند ممکن است این سخنان ، نگارنده را در معرض اتهام و انتقاد قرار دهد لیکن با توجه به وضعیت موجود و ارتباطاتی که تاکنون کم و بیش بصورت حضوری و یا ازطریق اخبار و جراید با این معززان صورت گرفته ،جوهره وجودی افکار و اندیشه های موجود را تهی از این مهم ارزیابی مینماید و تفکری ساختار شکنانه در این عرصه که نشان از تحولی منسجم باشد به چشم نیامده است هر چند ممکن است نظر دادن در این راستا از هم اکنون عجولانه و غیر منطقی باشد اما با توجه به تجارب گذشته، تصورات موجود به دور از واقعیت نمی باشد.

یکی از دلایل بروز این نا به سامانی از منظر نخبگان و فرهیختگان منطقه وجود منافع مشتت و متعدد در بین احزاب، طوایف ،گروهها ، اشخاص و مدعیان میباشد که راه توسعه و پیشرفت را ناهموار ساخته است و هر کسی به دنبال منافع فردی و شخصی خویش است تا زمانیکه منافع جمعی بر منافع فردی ترجیح داده شود رسیدن به چنین اهدافی محال است و تنها راه رهایی از این وضعیت ایجاد منافع مشترک میان اقشار و گروههای مختلف با همفکری و همراهی آنان به عنوان هدف واحد است که میتواند متضمن توسعه و اغنا شهر عزیزمان باشد و با یکدلی و وحدت به دور از هرگونه اغراق و اغراض به دنبال هدف واحدی باشند و آن هدف توسعه مغان باشد گرچه سخت است رسیدن به چنین استحاله و احتشادی اما به دور از واقعیت نیست.

یکی دیگر از عواملی که می‌تواند در تقدم مصالح جمعی بر منافع فردی مؤثر باشد، ساختار نظام اجتماعی و دستگاه‌های گوناگون اقتصادی، فرهنگی و سیاسی است؛ ساختار سازمان‌های اجتماعی که خود وسیله توزیع امکانات مادی و معنوی هستند، اگر به گونه‌ای طراحی و اجرا شوند که هر فرد به آسانی بتواند به نیازهای خود دسترسی یابد، حرص محرک خودخواهی و منفعت طلبی، فرصت ظهور و بروز نخواهد یافت. همواره یکی از عوامل تقدم منافع فردی، نگرانی از آینده و توزیع نادرست قدرت و امکانات و محدودیت‌ها و روند پیچیده‌ی امور است که سبب می‌شود فرد با توسل به هر وسیله‌ای به حق فرضی خود دست یابد ولو با زیرپا گذاشتن مصالح جامعه.

اما فحوی سخن اینکه تا زمانیکه فعل خواستن (صداقت،فداکاری،همدلی،قتل نفس و ترجیح منافع اجتماعی نسبت به منافع فردی ) از سوی سیاسیون کاندیداها ، مسئولان و فعالان عرصه فرهنگی اجتماعی صورت نگرفته و مردم را ملازمت نکنند و با دید جمعی و احتشادی بر موضوع ننگرند نجات جامعه خصوصا منطقه محروم مغان در سایه بی تدبیری و بی برنامه گی به واپس گرایی خود ادامه خواهد داد و اینگونه تلاشها کاری عبث و بیهوده خواهد بود.

 

اخبار مرتبط

نظرات

رحیمی

احسنت بر اقای امیرپور این جوانان شهرما را می سازند.قاطع به کارت ادامه بده اقای امیرپور .

خدامرادی

شیوه تحلیل جناب امیرپور بسیار شیوا و گویاست در طرح موضوعات خلاقانه عمل می کند که جای تبریک دارد.انتظار می رود شیوه های ابتکاری را به خلاقیت اضافه کندد.در کل بار دیگر از جناب فولادی و امیرپور تشکر و قدردانی می کنم