امروز: پنج شنبه, ۹ فروردین , ۱۴۰۳
زمان انتشار : نوامبر 22nd, 2013 4:36 | کد خبر : 1860 | چاپ این مطلب چاپ این مطلب

راههای ترویج فرهنگ مطالعه

از منظر فلسفی «حقیقت جویی» را با خمیر و سرشت انسان عجین دانسته اند یعنی او را فطرتاً حقیقت جو می دانند. روانشناسان جدید این حس را در نیاز بنیادی تر و عمیق تر «خودشکوفایی» می بینند که انسان با به فعلیت درآوردن استعدادهای بالقوه خود، دامنه هستی و وجود خویش را می گستراند و […]

193167227621681712217314901502523224078134
از منظر فلسفی «حقیقت جویی» را با خمیر و سرشت انسان عجین دانسته اند یعنی او را فطرتاً حقیقت جو می دانند. روانشناسان جدید این حس را در نیاز بنیادی تر و عمیق تر «خودشکوفایی» می بینند که انسان با به فعلیت درآوردن استعدادهای بالقوه خود، دامنه هستی و وجود خویش را می گستراند و وسیع تر می کند.

ذهن خلاق بشر از زمان های دور همواره در پی این بوده است که پاسخی برای پرسش های خود بیابد، ناشناخته ها را مورد شناسایی قرار دهد و بنیان های زندگی فردی و اجتماعی خود را بر یافته های علمی هموار سازد.

به همین دلیل روحیه پژوهش، مطالعه و کنکاش علمی در زمینه های مختلف با انسان آمیخته بوده و با پیشرفت و تکامل حیات اجتماعی و گسترش علوم و فنون عجین شده است .

شناخت ویژگی ها، توانایی ها، نیازها و علاقه های کودکان و نوجوانان، این وظیفه را متوجه مربیان، والدین، هنرمندان و کتابداران می کند تا بکوشند آنچه در توان دارند در خدمت فراهم کردن شرایط مساعدی قرار دهند که فرایند رشد کودکان و نوجوانان را تسهیل کند. شکی نیست که یکی از مهم ترین این شرایط، ایجاد عادت هایی است که کودک نوجوان را به سمت شناخت و آگاهی هدایت کند.

ایجاد عادت به مطالعه، یکی از عادت های پسندیده است. او نیازمند این است که خود را بهتر بشناسد، به قابلیت خود پی ببرد، دایره شناخت خود را از محیط بالا ببرد و با روابط انسانی بهتر آشنا شود. پس تلاش برای ایجاد عادت به مطالعه باید از اولویت های کارگزاران فرهنگی باشد. اما نقطه آغاز مطالعه کجاست؟

الف) خانواده

خانواده کوچک ترین واحد اجتماعی است که هم در بودن و هم در شدن کودکان نقش اساسی دارد و همه فعالیت های تربیتی از خانواده شروع می شود .

محیط و شرایط خانواده و روش تربیتی و آموزش والدین نقش بسزایی در انس کودک با کتاب دارد. کودکی که با کتاب آشنا می شود برای همیشه از همنشینی و دوستی با کتاب لذت خواهد برد. کودک تخیلات شیرین و بلندپروازانه خود را با مطالب و قصه های درون کتاب پیوند می دهد و ناخودآگاه روح و روان کودکانه خود را تغذیه می کند.

در واقع کتاب هم به کسب اطلاعات از دنیای پیرامون کودک منجر می شود و وی را به تجزیه و تحلیل مسائل وامی دارد و هم در رشد و شخصیت و تکامل روحی و روانی او تأثیر بسزایی دارد.نقش خانواده در ایجاد عادت به مطالعه از گهواره آغاز می شود و لالایی ها اولین پیونددهنده کودک با ادبیات به شمار می آید.

این اشعار ساده که گاهی حتی کلام آن با کودک هیچ رابطه ای ندارد هم احساس امنیت را به او انتقال می دهد و هم زمینه ساز اولین ارتباط های انسانی است.قصه گویی می تواند وسیله ای برای خلق لحظات لذت بخش باشد و هم کودک را در بخشی از میراث ادبی سرزمینش سهیم کند. داستان خوانی یکی دیگر از روش هایی است که کودکان را قبل از ورود به مدرسه با خواندن تصاویر آشنا می کند و سبب ایجاد تجربه های مشترک بین آنها و بزرگسالان می شود که یکی از مهم ترین تبعات اجتماعی آن نزدیک کردن اعضای خانواده به یکدیگر است.

بردن کودکان به نمایشگاه ها و فروشگاه های کتاب را نیز می توان در دستور کار قرار داد تا کودکان فرصت یابند در میان کتاب های متنوع سیر کنند. همچنین بردن وعضو کردن کودکان در کتابخانه های عمومی نیز می تواند به روند رشد مطالعه در کودکان کمک کند .عادت به مطالعه یک امر اکتسابی است و کودک این را از والدین خود می آموزد.

بی شک در خانواده هایی که پدر و مادر اهل کتاب و مطالعه اند، فرزندان نیز افرادی علاقه مند به مطالعه بار خواهند آمد، ولی در خانواده هایی که هیچ توجهی به کتاب نمی شود، نباید انتظار داشت که فرزندان اهل مطالعه و کتاب باشند.

ب) مدرسه

مدرسه دومین جایگاه تربیتی انسان است که کودک اصول و قواعد خواندن و نوشتن را فرامی گیرد و می آموزد که بدون کمک والدین و معلمان خود مطالب کتاب را بخواند و بفهمد.

کودک به دلیل همین تحول بزرگی که در خود احساس می کند، اشتیاق فراوانی به مطالعه دارد و هر لحظه می خواهد بیشتر با دنیای پر رمز و راز درون کتاب ها آشنا شود. برای بسیاری از کودکان، مدرسه اولین مکانی است که آنها را با خواندن و مواد مکتوب آشنا می کند، زیرا یا به دلیل بی سوادی پدران و مادران و یا به سبب عدم عادت به مطالعه آنان، کودکان فرصت تجربه های مفید خواندن در خانواده ها را نمی یابند.

لذا مهم ترین وظیفه مدرسه طراحی و پیاده کردن برنامه های آموزشی و پرورشی مدونی است که متناسب با هر مقطع سنی و هر پایه درسی کسب شده، به دنبال کردن علایق خود در کتاب های غیردرسی تشویق کند. شکل گیری عادت به مطالعه در مدرسه و گسترش آن به نگاه نظام آموزشی به مقوله آموزش و پرورش بستگی دارد.نظام آموزش و پرورش در کشورهای جنوب و از جمله ( تا حدودی) کشور ما، نظامی غیر پویا و تک محور است. نظام تک محور، نظامی است که براساس یک کتاب و یک جزوه درسی شکل می گیرد و معلم و دانش آموز خود را از هرگونه مراجعه به دیگر منابع اطلاعاتی بی نیاز می داند.نظامی که ساختار متون درسی آن درون زا نیست و همین باعث می شود که دانش آموز از خواندن آن احساس لذت نکند و از ادامه راه باز ماند.در این نظام نگاه دانش آموز و حتی دانشجو از خواندن رفع تکلیف است، به بیان دیگر در نظام مدارس نگرش به کتاب و مراجعه به آن با انگیزه «وظیفه مندی» انجام می شود.

در چنین نظامی که اصولاً خواندن فراتر از کتاب های درسی نه توصیه شده و نه راهکارهای آن پیش بینی شده، لذا نهادی به نام کتابخانه آموزشگاهی و شخصی چون کتابدار که مسؤولیت اداره برنامه های خواندن را در مدرسه به عهده دارد شکل نمی گیرد.

بدین ترتیب هرگاه هم شالوده خواندن قبلاً در خانواده شکل گرفته باشد، خواندن تداوم نمی یابد. به دلیل عدم پویایی نظام آموزشی، موانع جدی هم بر سر راه این تداوم خواندن ایجاد می شود؛ زیرا در چنین نظامی معلم و دانش آموز بی نیاز از منابع گسترده علوم و معارف بشری هستند، اما در شرایطی که نظام آموزشی دانش آموز محور باشد و کتاب درسی نقطه شروع فعالیت آموزشی معلم و دانش آموز تلقی شود و هیچ فعالیت آموزشی و پرورشی بدون بهره گیری از سایر منابع دانش بشری امکان پذیر نباشد و به جای روش های مکانیکی متکی بر حافظه از روش های بینشی مبتنی بر تجزیه و تحلیل استفاده شود و ملاک ارزشیابی، پیشرفت های فردی دانش آموز باشد، آنگاه کتابخانه با رسالت بارور کردن روند آموزش پا به عرصه وجود می گذارد.

در آن صورت کتابخانه «قلب آموزش و پرورش» تلقی می شود و همه فعالیت های جاری و ساری آتی یک مدرسه در کتابخانه آن سازماندهی می شود و کتابدار و معلم به طور مشترک برنامه های آموزشی و پرورشی را با اتکا به منابع موجود ترتیب می دهند. به این ترتیب است که «کتابخانه مدرسه، دستگاه حرارت مرکزی و روح مدرسه می شود».

در این نظام، یادگیری، مبتنی بر منابع اطلاعاتی واقعی است، یادگیری دو سویه و مکمل است، یادگیری مبتنی بر فناوری های جدید و روزآمد است و یادگیری مشارکتی است. یادگیری مشارکتی بدین معناست که دانش آموزان به طور مستقیم و با همدیگر و همراه معلمان و کتابداران در پژوهش، یادگیری، مهارت های آموزشی، طراحی و تجدیدنظر دوره های آموزشی همکاری و مساعدت می کنند. یادگیری مشارکتی، یک روش سودمند است؛ زیرا برنامه ریزی می کند که چگونه دانش تولید و خلق شده و چگونه رشد و نمو پیدا می کند.

ج) کتابخانه های عمومی

از نظر ایفلا (مؤسسه بین المللی انجمن ها و مؤسسات کتابداری)، کتابخانه عمومی، پدیده گسترده جهانی است و در جوامع و فرهنگ های مختلف و در مراحل متفاوت توسعه یافت می شود. این کتابخانه ها دسترسی به دانش و اطلاعات و آثار خیالی را از طریق گروه وسیعی از منابع و خدمات فراهم می کنند و برای همه افراد بدون توجه به نژاد، ملیت، سن، جنس، مذهب، زبان، وضعیت جسمی و معیشتی و غیره در دسترس هستند و اهدافی چون حمایت از آموزش رسمی و غیررسمی، اطلاع رسانی و پرورش رشد فردی را برعهده دارند. کتابخانه های عمومی از طریق خدمات ویژه خود، مطالعه در جوامع را تشویق و ترغیب می کنند و در واقع افراد بیگانه با کتاب را به افرادی کتابخوان تبدیل می کنند. جوامع به لحاظ جمعیتی دارای افرادی با نیازهای مختلف هستند، عدالت ایجاب می کند که همه افراد در همه سنین (کودک، نوجوان، جوان، بزرگسال) و در شرایط جسمی و ذهنی مختلف (مانند معلولین) و همچنین گروه های قومی، نژادی، زبانی و… به منابع اطلاعاتی دسترسی داشته باشد.کتابخانه های عمومی سابقه درازمدتی در خدمت به کودکان دارند و در برآوردن نیازهای مطالعه ای کودکان با نیروهای موجود در خانواده ها و مدارس متحد شده و همراه با آنها به صورت یکی از قسمت های مهم جامعه درآمده اند. کتابخانه های عمومی با فراهم کردن گروه وسیعی از مواد و فعالیت ها، فرصت هایی برای کودکان فراهم می آورند تا لذت خواندن و هیجان ناشی از کشف دانش و آثار تخیلی را تجربه کنند. کودکان و والدین آنها باید یاد بگیرند که چگونه بهترین استفاده از کتابخانه کرده و چگونه مسؤولیت ویژه ای برای حمایت از فرایند یادگیری برای خواندن داشته باشند.در فرانسه کتابخانه های عمومی در مناطق مختلف با مؤسسه های بهداشتی برای رفع نیازهای این کتابخانه به والدین کمک می کنند تا از اوایل تولد تا 3 سالگی بلند خواندن را برای بچه ها تشویق کنند و آنها را به بازدید از کتابخانه های عمومی ترغیب کنند.

گروه دیگری که کتابخانه های عمومی موظف به خدمات رسانی به آنها هستند، زندانیان می باشند. ماده 40 قوانین استاندارد سازمان ملل درباره چگونگی رفتار با زندانیان در خصوص ضرورت تأمین کتابخانه برای زندانیان صراحت دارد:«زندان ها موظف اند برای زندانیان، از هر نسخ و رده ای که باشند، کتابخانه ای تدارک ببینند که حاوی مجموعه ای مناسب از کتاب های سرگرم کننده و آموزشی باشند، و زندانیان را تشویق کنند که از آن به طور کامل استفاده نمایند».براین اساس، زندانیان نیز مانند دیگر شهروندان حق دسترسی به اطلاعات و در نتیجه دسترسی به تمام تسهیلات کتابخانه ای را دارند و این وظیفه برعهده کتابخانه های زندان و کتابخانه های عمومی است.

علاوه بر کودکان و زندانیان، اقشار دیگر جامعه مانند نوجوانان و جوانان، نوسوادان، مناطق دوردست (استفاده از کتابخانه های سیار)، معلولان (شنوایی، بینایی، کلامی، جسمی، ذهنی و فکری)، سالمندان (سالمندان خانه های مسکونی، آسایشگاه های سالمندان، زمینگیران و خانه نشینان) بیماران بیمارستان ها و مراکز درمانی (بیماران بیمارستان، آسایشگاه ها و مراکز درمانی معلولان و جانبازان جنگ تحمیلی)، مراکز بازپروری و ترک اعتیاد باید در معرض خدمات و تسهیلات کتابخانه های عمومی قرار گیرند.بی شک هر رسانه ای دریچه ای جدید به روی انسان باز و امکان دستیابی و دسترسی به اطلاعات را گسترده تر می کند، در شرایطی که بین رسانه ها و محمل های اطلاعاتی مختلف هماهنگی وجود نداشته باشد هر رسانه ممکن است سبب به انزوا کشیدن و طرد سایر رسانه های قبل از خود شود و این مطلوب نیست، زیرا انسان به همه این پنجره ها و چشم اندازه های آنها نیاز دارد و هرکدام از آنها رسالت خاص خودشان را دارند.امروزه با پیدایش رسانه های جدید مانند رادیو، تلویزیون، سینما، اینترنت و… اقبال کودکان و حتی بزرگسالان به سمت کتاب و کتابخوانی کم شده و این از زاویه دید کتابداران، آموزگاران و والدین نگران کننده است.البته این امری طبیعی است و در ذات خود نمی تواند نگران کننده باشد. مهم این است که در برنامه استفاده کودک از این رسانه ها تعادل برقرار شود. برنامه ریزی صحیح در تلویزیون (به سبب جذابیت بیشتر) سبب می شود که کودکان به مطالعه روی آورند.چه بسا مشاهده شاهکارهای ادبی کودکان و نوجوانان در قالب فیلم های زنده و کارتونی سبب می شود که کودکان نسبت به خود آثار کنجکاو شوند و به خواندن آنها روی بیاورند.

خوانده شدن یک متن ادبی در یک برنامه رادیویی از طرف خواننده ای ماهر، لذت خوب و درست خواندن را با کودکان سهیم می شود لذتی که آنها دوست دارند خود آن را نیز تجربه کنند. در یک جمع بندی کلی باید گفت که همه رسانه ها اعم از چاپی (کتاب، روزنامه، مجله) و صوتی و تصویری (سینما، رادیو، تلویزیون و…) اگر در یک هماهنگی کامل عمل کنند مانعی برای خواندن و مطالعه نیستند بلکه گزیده خواندن، خوب و بهتر خواندن و عمیق خواندن را برای افراد

بویژه کودکان به ارمغان می آورند و این هرچند ممکن است سبب کاهش خواندن از نظر کمی شود، ولی به طور قطع از نظر کیفی سبب رشد و اعتلای سطح مطالعه خواهد شد.

در آخر باید یادآوری کرد که برای شکل گیری عادت به مطالعه در کودکان باید نهادهای مختلفی مانند خانواده، مدرسه، کتابخانه های عمومی و سایر رسانه های جمعی هم سو و هم هدف به این سمت و سو حرکت کنند، حرکتی که زنجیروار باشد، در این صورت است که افرادی پویا و جامعه ای زنده و بالنده خواهیم داشت.

منبع/انتخاب
کلمات کلیدی: ,

نظرات