امروز: جمعه, ۱۰ فروردین , ۱۴۰۳
زمان انتشار : دسامبر 23rd, 2014 4:10 | کد خبر : 8253 | چاپ این مطلب چاپ این مطلب

خودزنی رکن چهارم دموکراسی در اردبیل

– حوادث دوشنبه شب و اختلاف های بوجود آمده بین اهالی مطبوعات در خانه ای که قرار است خانه همه مطبوعاتی و روزنامه نگاران استان اردبیل باشد حادثه ای تلخ و تاسف بار است.

این حادثه بدون آنکه در پی یافتن مقصران آن بوده باشیم واقعه ای تاسف باربرای قشری است که مدعی فرزانگی و مطالبه گری حقوق مردم است.

قشری که همیشه ایام خود را ناطری بیدار در جامعه می داند و هر آن منتظر فرصتی است که ایراد و نقصانی از مسوولی و وکیلی و وزیری ببیند و نیش تلخ قلم و انتقاد را روانه آنها سازد.

قشری که همیشه ایام خود را محقق و راست می داند و اگر به بهانه دستمالی، قیصریه ای را به آتش کشد انتقادی و اعتراضی متوجه او نیست که رکن چهارم دموکراسی آزاد است و بازخواست از او توهین به حریم آزادی است!

این قشر که قصد نداریم دیگران و دیگر روزنامه نگاران شهرها و کشورها را مشمول آن کرده و صرفا صحبت در جغرافیای شهر اردبیل و فرزانگان قلم بدست آن است، با حرکتی که در طول یک ماه اخیر خود بویژه دوشنبه شب و در جریان مجمع و یا انتخابات هیات رییسه انجام دادند، نشان دادند که بلاتشبیه به عقربی می مانند که پس از نیش به دیگران و زمانی که ناچار باشند خود را نیش زده و از بین می برند.

آنچه در این یک ماه و مسایل مربوط به انتخابات خانه مطبوعات استان اردبیل گذشت، نشان داد که آنچه جایش در میان قشر مطبوعات خالی است اخلاق است و اخلاق و اخلاق.

وقتی که مطبوعاتی ها به راحتی حقوق همدیگر را تضییع می کنند ، وقتی که تحمل همدیگر را ندارند ، وقتی که براحتی همدیگر را به دروغ گویی متهم می کنند ، وقتی که همه چیز را برای خود می خواهند، وقتی که کوچترشان به بزرگترو بزرگترشان به کوچکتراحترامی قایل نیست ، وقتی که به جای رای و نظر خود اسیر آرای دیگران هستند ، وقتی که به جای جذب، همدیگر را دفع می کنند ، وقتی که به جای قلم فریادهایشان پررنگ است ، وقتی که برایشان به جای اصرار برای مشارکت جمعی حذف و برون راندن همکار و رقیب اصل است و دهها وقتی وقتی دیگر، چه انتظاری ازآنهاست که برای مردم و دستکم بر اساس حرفه مقدسشان بنویسند و اقدام کنند.

همکاران مطبوعاتی؛ درحوادث اخیر هیچکس به مفهوم مطلق حق و هیچکس نیز مطلق ناحق نبود، در این حوادث همه مطبوعاتی ها بازنده بودند، آنها در یک اقدام خواسته ویا ناخواسته، وحدت شان و اخلاق حرفه ایشان را باختند و آنچه کسب کردند نفاق ، دو دستگی و تفرق و شکستن حریم ها بود.

به خود آییم ، شاید هنوز هم دیر نشده باشد ، به اخلاق پایبند باشیم و فداکارانه راهی را برگزینیم که شاید گریزی برای این شکست بزرگ برای همه مطبوعاتی ها باشد.

واما سخنی با متولی فرهنگ استان که در این قصه نتوانست نقش پدری خود را به خوبی ایفا کند؛ پدر در این قصه یک فکر و عاقبت اندیش و مصلحت اندیش نبود و شاید نه بیشتر از خود مطبوعاتی ها که همتزاز آنها در این حوادث مقصر بوده و هست . (ایرنا)

 

 

اخبار مرتبط

نظرات