بیایید با هم گردباد سیاسی که اخیراً استان اردبیل را در نوردیده است را زیر ذره بین بگذاریم و با حساب دو دوتا چهارتا ببینیم جابجایی گروهی فرمانداران در استان اردبیل در جهت منافع عمومی است یا برخلاف آن.
مغانه آنلاین- به نظرم خوانندگان عزیز در شهرستان پارس آباد و شاید سایر شهرهای استان از عنوان اصلی و فرعی این مقاله آخر داستان را هم می توانند روایت کنند چرا که این قصه سر دراز دارد و همه ی ما در متن این داستان نانوشته زندگی می کنیم و روایان ناچار این روزگاران و چون که صد آید نود هم پیش ماست.
قصه ی جابجایی های اداری در سیستم های اداری و سیاسی نه چیز جدیدیست و نه عجیب و غریب بلکه لازمه ی پویایی در هر سیستمی از جمله نهادهای سیاسی-اداری مثل وزارت کشور جابجایی مدیران و بازنگری در ساز و کارهای قانونی مثل بخشنامه ها و تبصره ها و غیره است.پس مسئله ی این مقاله اصل پذیرفته شده ی جابجایی ها نیست بلکه چرایی و چگونگی آن است که اکنون به شکل جابجایی گروهی همه ی فرمانداران استان اردبیل در یک زمان است.
صرف نظر از اینکه قانون صراحتی در خصوص تصدی پست فرمانداری دارد یا نه همه ی ما می دانیم که شخص استاندار باید در انتخاب فرماندار یا همان مدیر عالیرتبه ی یک شهرستان موظف است پس از یک بررسی کارشناسی و احراز صلاحیت اجرایی یک شخص آن را برای طی مراحل بعدی در وزارت کشور پیشنهاد کند. توجه به این نکته ضروری است که استاندار به هیچ وجه نباید نظر و سلایق شخصی خود را در انتخاب فرماندار به کار گیرد بلکه منافع عمومی و شایستگی آن فرد برای مدیریت این منافع بایستی ملاک عمل باشد. اما از منظر قانونی هیچ ابهامی وجود ندارد و مواد ۵۴ و ۵۷ قانون مدیریت خدمات کشوری و تصویب نامه شورای عالی اداری در جلسه ی ۱۵۷ مورخه ی ۲۷/۲/۱۳۹۵ خود مبنی بر اجرای این ماده های قانونی و تبصره ی ۴ ماده ی ۳ مصوبه ی شماره ی ۶۶۴۳/۲۰۶مورخ۲۳/۳/۱۳۹۰ شورای عالی اداری؛ دستورالعمل اجرایی شرایط عمومی و اختصاصی نحوه ی انتخاب و انتصاب فرمانداران و بخشداران، تکلیف استاندار را به روشنی مشخص نموده است بنابراین یک استاندار نه در انتخاب یک فرماندار می تواند برخلاف این قانون عمل کرده و فرد فاقد صلاحیت را به این سمت پیشنهاد و منصوب کند و نه پس از انتخاب فرد صلاحیت دار می تواند وی را به استناد دلایلی خارج از همین قانون که عمدتا دلایل سلیقه ای و حزبی و گروهی و شخصی و غیره می باشد، عزل یا جابجا کند چرا که به استناد تبصره ی ۳ ماده ی ۳ همین قانون:« احراز شایستگی های فرمانداران و بخشداران متناسب با ماهیت و ویژگی های اختصاصی منطقه محل مأموریت، توسط وزارت کشور و از طریق کانون های ارزیابی تخصصی صورت می پذیرد».
در مقوله ی انتخاب یا همان نهادهای دموکراتیک که در ایران چهار نهاد رییس جمهور و مجلسین شورای اسلامی و خبرگان و شوراهای شهر و روستا را شامل می شود قانونگذار هم زمان مشخص کرده و هم مسئولیت را به اختیار مردم نهاده است اما در مقوله ی انتصاب که منبعث از همان انتخاب است چنین نیست و مدیران بر اساس ساختار سازمانی و در جهت تامین منافع عمومی و البته عمران و آبادانی شهر و روستا که هدف غایی همان انتخاب است باید تلاش کنند.
اکنون بیایید با هم گردباد سیاسی که اخیراً استان اردبیل را در نوردیده است را زیر ذره بین بگذاریم و با حساب دو دوتا چهارتا ببینیم جابجایی گروهی فرمانداران در استان اردبیل در جهت منافع عمومی است یا برخلاف آن.
گرچه من به عنوان یک رسانه ای که دو دهه از عمر کاری ام می گذرد و اصولا هیچ جغرافیایی بر وظیفه ام متصور نیست اما به اعتبار اینکه تسلط کاملی در حوزه ی مغان و به ویژه شهر محل سکونتم دارم می خواهم بعنوان یک رسانه ای مغان سخن بگویم یعنی از چیزهایی که علم و اطلاع کافی از آنها ندارم و آنچه می گویم نه تنها یک امر بدیهی است بلکه تجربه ی زیسته ی همه ی شهروندان است و جای تردید و انکاری ندارد.
از زمان ارتقاء پارس آباد به شهرستان و استقرار فرمانداری در آن که قریب به ۲۶ سال می گذرد فرمانداران مختلفی از سلیقه های مختلف فکری و تخصص های مختلف در این شهرستان تصدی این سمت را داشته اند که بنده از حدود ۲۰ سال پیش بعنوان خبرنگار در جریان امور بوده ام بنابراین تجربه ی ما به ما کمک می کند که در تشخیص کارآمد و شایسته بودن فرماندار شهرمان و منافع عمومی مان بلوغ سیاسی و اداری لازم را داشته باشیم.
آن تجربه ها و آن بلوغ به ما می گوید که “به عمل کار بر آید به سخندانی نیست” و اگر شخصی در سمت فرمانداری بجای سخنرانی ها و مصاحبه ها و جلسات بی حاصل پیگیر پروژه های عمرانی و پیش بردن مراحل کار و تلاش برای انجام کار است به طوری که بیلان عینی و کاغذی آن هم گواه آنهاست ما عنوان خدمتگزار واقعی را بر وی می گذاریم و این شخص همانیست که ما و مردم هر شهر دیگری حتما دوست دارند که شهرشان را به چنین مدیر دلسوز و کاردان و خدمتگزاری بسپارند
فرماندار شهرستان پارس آباد هنوز یکسال نشده که به این سمت منصوب شده است. در این مدت عملکرد وی که در ذیل همین مقاله لیست شده جلوی چشمان ما اتفاق افتاده است و همه ی ما شاهد هستیم که با جان و دل به دنبال اجرای آنهاست. در مسائل اداری و مدیریت تحت امرشان و تعاملشان با شهروندان و سایر طبقات اداری کاملا دوستانه و کاربردی می باشد به طوری که آثار آن را می توان در هرچه ساده تر و آسانتر شدن مناسبات اداری مشاهده کرد. دانش مدیریتی وی در کنار اخلاق مدیریتی و شایستگی های مدیریتی چیزیست که برای توسعه ی این دشت زرخیز و معدن طلایی که ساکنانش محروم از بسیاری از امکانات شهرنشینی هستند لازم و ضروری است هرچند که کافی نیست و این حمایت نماینده ی عالی دولت در استان(استاندار) است که آن را کافی می کند در غیر این صورت یک تصمیم و امضای حساب نشده ی اقای استاندار چونان تندبادی است که همه ی این شایستگی ها و کاردانی ها و دلسوزی ها را از جا کنده و با خود می برد.
اکنون که زمزمه ی تغییر فرماندار پارس اباد در این جابجایی های دسته جمعی به گوش می رسد این حق برای ما ایجاد شده است که از آقای استاندار بپرسیم که مبنای شما برای تغییر یک فرمانداری که هنوز یکسال از عمر مدیریتی اش در این شهر نگذشته و کارش را به خوبی بلد است و بی آنکه درگیر مسائل حاشیه ای سیاسی شود مشغول خدمت صادقانه است و از همه ی اینها مهمتر انتخاب و تائید شده ی خودشماست چیست؟ اگر عمر مدیریتی این فرماندار در این شهر چندسال بود مثلا ۴ سال مطمئن باشید نه این سوال از شما می شد و نه اساسا چنین نوشته ای نوشته می شد چرا که خواسته ی یک فرماندار دائم العمر در یک شهرستان یک خواسته ی نامعقول و تمامیت خواهانه است که با هیچ منطقی سازگار نیست حتی اگر آن فرماندار بهترین مدیر دنیا هم بوده باشد اما اکنون مبنای سوال من از شما بیشتر از همه چیز عمر مدیریتی این فرماندار است که هنوز یکسال نشده است و حتی تغییر همین فرماندار خواسته ی همه ی شهروندان می بود باز هم تغییر زود هنگام آن برخلاف قواعد اداری و مدیریتی است چه رسد به اینکه این فرماندار نه تنها خواسته ی همه ی ماست بلکه جلوتر از ما خواسته ی عالی ترین مقام مذهبی شهر یعنی امام جمعه ی محترم شهرمان است که در شورای اداری شهرستان مخالفت صریح خود مبنی بر تغییر زودهنگام فرماندار پارس آباد را اعلام کرده اند و حتی تصمیم خود مبنی بر کناره گیری از مقامشان در اعتراض به این جابجایی های هدفدار را علنا اعلام کرده است که لابد به سمع شما نیز رسیده است.
آقای استاندار! صادقانه می گویم ما شهروندان پارس آباد در بازخوانی دلایل تغییر فرماندار خدمتگزارمان با گزینه هایی مواجه هستیم.
اول اینکه؛ در جهت اهداف حزبی و سیاسی تحت فشار یک عده ای هستید که این عده هم مقامات اداری را شامل می شود و هم نمایندگان را و برای رهیدن از این فشارها ناگزیر به تمکین از خواسته های هدف دار آنها هستید.
دوم اینکه؛ مدیریت در سطح استان از عهده ی شما خارج است و نمی دانید یک استان را چگونه باید مدیریت کنید که همه چیز سرجای خودش باشد و ذهنیت شخصی یا سلیقه ی شخصی افراد نباید در تصمیمات مهم دخیل باشد.
آقای استاندار اینکه اولش نوشتم “صادقانه می گویم” برای این بود که قصد ما نه زیرسوال بردن شخص شما بلکه گفتن حرف دلمان و فهممان از عملکرد شماست که با استناد به یکسری شواهد و قرائن و مستندات بدست آمده است اما هیچ قطعیتی در آن نیست و قابل جرح و تعدیل است حالا اگر شما هیچیک از پیش فرض ها را نمی پذیرید بسیار خوب ما هم هیچ اصراری نداریم اما طبیعتا این حق را داریم که پاسخ و دلایل شما را نیز بشنویم و اگر دلایل و مستندات شما قانع کننده بود مطمئن باشید هیچ تردیدی در پذیرش آنها به خود راه نخواهیم داد .
پیشنهادمان به شما این است که به جای تغییر گروهی فرمانداران به تغییر خودتان از این سمت به سمت های کم دردسرتری بیندیشید.
*پارس آباد مغان :جمشید کریمی
درود بر شما اقای کریمی، اگر اقای صمدی جابجا شود، قضیه خیانت اردبیل به مغان اثبات می شود و همچنین عدم کارایی نماینده مغان که فردی بی سواد می باشد و فرمول ایشان برای تصدی پست های شهرستان فقط قره داغلو بودن می باشد و بس. البته استاندار نقشه ای دارد وان این است که آنقدر تغییرات را ادامه دهد تا یکی از تریبون امام جمعه استان بگوید، چه خبر است این همه تغییرات، و بلافاصله بخاطر مقامات معنوی دولت از تغییر استاندار منصرف شود. بنابراین تغییر فرمانداران دو دلیل دارد اول جواب دادن به غریزه ذاتی نمایندگان برای اثبات موثر بودن خود در مدیریت حوزه انتخابی و فشار حاصل از این موضوع روی استاندار و دوم قربانی دادن برای تغییر استاندار بر سر چشمه دولت، هر چه قربانی بیشتر امنیت بیشتر. یک انتقاد هم از پور حسین داریم ایشان از آدم های شجاع و کارآمد و محبوب در هر مقام و منصب می ترسند و به دنبال آدم های گمنام و مطیع هستند.
متاسفانه طایفه بازی و باند بازی همچنان آفت جامعه و منطقه است. صمدی از فرمانداران و مدیران توانمند کشور است اگر مسوولان ارشد استان و کشور دلشان به حال منطقه و مردم می سوزد و دغدغه ی رشد و توسعه این شهرستان را دارند باید از فرماندار فعلی پارس آباد حمایت کنند
بنده به عنوان یک شهروند عادی اعتقاد دارم شهرم دچار سیاسی بازی یه عده شده و از مسولین انتظار دارم به فکر عمران و آبادانی شهرم باشند نه اینکه سیاسی بازی کن و به وجود آقای کریمی در شهرمان به عنوان خبرنگار باتجربه افتخار میکنم
احسنت .جناب کریمی .خبرنگارزبان گویای ملته الحق درددل پارس آبادی ها نوشتی درود برشما خداقوت.ای کاش جناب دکتر خدابخش استاندارعزیزملاحظه نمایند.