این هفته شاهد دو جنایت هولناک و مشابه در منطقه بودیم. قتل کودک معصوم در پارس آباد و پیرزن روستایی تنها و کم توان در مشگین شهر که شکل خاص فعل جنایت ، باعث خشم مردم و جریحه دار شدن احساسات عمومی گشته است.
مغانه آنلاین- این هفته شاهد دو جنایت هولناک و مشابه در منطقه بودیم. قتل کودک معصوم در پارس آباد و پیرزن روستایی تنها و کم توان در مشگین شهر که شکل خاص فعل جنایت ، باعث خشم مردم و جریحه دار شدن احساسات عمومی گشته است. و اجماعی بر اشد مجازات مجرمین شکل گرفته است. نهادهای امنیتی و قضایی کار خودشان را قبلا شروع کرده اند و بعد از اثبات جرم و کیفر آنها ، پرونده بسته می شود. اما تازه کار آسیب شناسان اجتماعی ادامه دارد. انگیزه و علت قتل هرچه باشد نیاز به بررسی کارشناسی و اجتماعی خواهد بود.
بگذارید به دور از مسائل عاطفی و احساسی از زاویه دیگر به قضیه نگاه کنیم.در مباحث آسیب های اجتماعی کسی که کجروی می کند و جرم و جنایتی مرتکب می شود فردی کجرو و نابهنجار محسوب می گردد و معمولا سهم عوامل فردی و اجتماعی در بروز جرایم مشابه و مساوی نخواهد بود. در تحلیل سهم عوامل فردی به تبیین روانی – زیستی و عواملی چون ژنتیک و وراثت و اختلالات روحی و روانی فرد تاکید می گردد. اما دربررسی علل اجتماعی جرم باید به تبیین جامعه شناختی از جرم و در مفهوم عام آن انحراف پرداخت. تبیین های جامعه شناختی بر نقش مهم و اساسی محیط اجتماعی تأکید دارند و پیدایش کجروی را عمدتاً به متغیرهای همچون ساخت اجتماعی و رفاه اجتماعی همه جانبهای که افراد جامعه را احاطه کرده، شرایط و موقعیت های اجتماعی که فرد درآن قرار میگیرد و گروه هایی که فرد به آن ها تعلق دارد نسبت میدهند .
هیچ فردی مجرم ، معتاد و یا قاتل به دنیا نمی آید و آنچه باعث می شود یک کودک و یا نوجوان به یک مجرم حرفه ای تبدیل شود، شرایط محیط اجتماعی و زندگی گذشته و وضعیت حال اوست که فرد را مجرم و ناسازگار می سازد و اختلالات روانی و ارثی تشدید کننده است. شرایط خانوادگی ، فشارهای اجتماعی و اقتصادی، پایین بودن سلامت اجتماعی و سرمایه اجتماعی، اختلافات خانوادگی ، فقر ، برچسب زنی، مسائل فرهنگی و اجتماعی و کیفیت محیط و خرده فرهنگی که فرد در آن بزرگ شده است موثر بوده است.حتی اگر احیاناَ علت بروز جرم شرب خمر و یا اختلالات روحی روانی هم باشد نباید سهم محیط اجتماعی را در بروز این اختلالات و نتیجتاً فعل جرم نادیده گرفت.
قرار نیست ماهیت جرم هولناک و یا جنایی باشد حتی فردی که یک حیوان بی زبان را می کشد و یا آزار می دهد فرد سالمی تلقی نمی گردد.شخصیت هر فردی با هر خصوصیات اخلاقی و رفتاری محصول محیط اجتماعی، خانواده ، تعاملات و روابط انسانی و گذشته خویش است و گاهاً ناکارآمدی برخی نهادهای اجتماعی از جمله خانواده ، آموزش و پرورش و اقتصاد می تواند به مرور زمان از یک فرد سالمی ، فردی مجرم و جنایتکار بسازد. پس اقدامات گسترده برای پیشگیری از افراد و گروههای پر خطر که شرایط نامساعدی طی می نمایند و نیز پایش مناطق و محله های محروم توصیه می شود. شناخت اینگونه افراد به ظاهر شاید سخت باشد اما با بررسی وضعیت های و شرایطی که فرد را احاطه کرده است و برخی علایم و نشانه های ناسازگاری می توان وجود رفتار پر خطرشان را پیش بینی کرد. پس فرد مجرم در ابتدا فردی عادی مشابه تمام افراد معمولی زندگی اطراف ما، دوستان و یا حتی اعضای خانواده می تواند باشد که در صورت وجود برخی شرایط به مرور می تواند به یک مجرم حرفه ای تبدیل گردد. و جنایتی دیگر و هولناک خلق نماید.
تاکید بر عوامل محیطی اجتماعی ساقط کیفر مجرم نیست. بلکه ارزش آن در شناخت کلیه عوامل اجتماعی عام و خاص برای پیشگیری از جرایم مشابه است. قطعاً پیشگیری و آگاهسازی بهتر از درمان است .
امید بر این است آسیب شناسان و مددکاران اجتماعی بیش از پیش در سیاستگزاریهای اجتماعی، حضوری پر رنگ داشته باشند و با کنکاشهای علمی و تخصصی در حوزه گروههای پر خطر و منطبق با واقعیات موجود جامعه راهکارها و طرحهای پیشگیرانه ارائه دهند. هر چند در شرایط فعلی پیشگیری مطلق دور از ذهن است ولی لااقل می توان با تدابیری از میزان آن کاست.
امین موحدی/مددکار اجتماعی